برای مثال، درسهایی که از مشاهده کردن آن بخشهایی از ساختمانهای مشرکان، مسیحیان، زرتشتیان و هندوان که بدون تغییر مانده اند و آن بخشهایی که تغییر یافته اند یا به کلی حذف شده اند تا آنها را به فضاهای اسلامی بدل کند، میتوان گرفت و نیز درس مشابهی را میتوان از بررسی اضافات به این بناها گرفت. بنابراین از طریق مطالعه روشمند حذفها و اضافات میتوانیم تولد معماری اسلامی را ردیابی کنیم.
مکه
مکه از لحاظ جغرافیای مقدس به گفته قرآن«امالقری» و به معنای استعاری «ناف زمین» است. بیتالعتیق بنایی باستانی قرار گرفته در مکه، منبع اصلی آگاهی ما از این مقدسترین مکان اسلامی است. برخی منابع آدم را اولین سازنده کعبه معرفی میکنند، در حالی که قرآن میگوید ابراهیم به دستور الهی این نمونه مثالی خانه پرستش را ساخت. جا دارد در این جا تذکر قرآنی خطاب به ابراهیم را در این مورد بیاوریم: و اذ بوأنا لابراهیم مکان البیت ان لا تشرک بی شیئاً (سوره حج، آیه 26). طراحی مسجد، به عنوان معیار اصلی معماری مشابه ادای شهادت لااله الاالله است.
ادای شهادت که بیانگر مفهوم پایهای و عمیق و پویایی از خداوند است، به طور همزمان نفی کردن و در عین حال تایید کردن واقعیت غایی است. از طریق فرآیند همانندی که در فرهنگ اسلامی بسیار مورد استفاده است بسط مفهوم شهادت در رابطه با تمام تجلیات خداوند ممکن میشود. تذکر قرآنی به ابراهیم راجع به کعبه معنایی اضافی به خود میگیرد و به برقراری اصل پایهای استعلاء یاری میرساند که در هنر و معماری اسلامی قابل مشاهده است. علاوه بر استلزامات فلسفی ارجاعات قرآنی به کعبه، تغییر شکلهای تاریخی که به مسجدالحرام کنونی منتهی شد برای پژوهش ما درباره واژگان پایهای اشکال اسلامی آموزنده است.
بهتر است میان ریختشناسی خود کعبه و تغییرات بناهای اطراف آن تمایز قائل شویم. خوشبختانه هر دو جنبه به دقت در تاریخ ثبت شده است. در داستان بنای کعبه به دست ابراهیم و اسماعیل(ع)، کعبه یک بنای مکعبی شکل بی سقف به ارتفاع قامت یک انسان است که چهارکنج در راستای چهار جهت اصلی جغرافیایی است. در گوشه شرقی کعبه حجرالاسود قرار میگیرد که آغاز طواف را مشخص میکند. از همین شکل ابتدایی بوده است که نام بنا یعنی کعبه (بنای مکعب شکل) منشاء گرفته است.
2600 سال پس از آن تا زمان پیامبر اسلام(ص) شکل کعبه به صورت مکعبی با سقف مسطح درآمده بود که از ردیفهای متوالی سنگ و چوب ساج ساخته شده بود. در قرون بعدی این بنای مکعبی شکل بارها دوبارهسازی شد و اندازهها، نسبتها، شماره درهای متفاوت، ساختارها و تزیینهای داخلی گوناگون پیدا کرد. سابقه بنای کنونی کعبه به 400 سال قبل به دوران عثمانی باز میگردد، اما در همانجایی قرار گرفته است که ابراهیم سنگ بنای اولین ساختمان آن را گذاشت.
طواف کعبه آغاز آن بوده است. با این حال شمار فزاینده زائران سالانه به همراه رشد منزلت دینی باعث نیاز دورهای به گسترش بناهای محیطی کعبه و ساختن بناهای جدید بوده است. در اصل در زمان پیامبر(ص) کعبه همراه با چاه زمزم و مقام ابراهیم در محوطه کوچک گشودهای به قطر 40 متر قرار داشت که با خانههای شهر مکه احاطه شده بود. به تدریج این فضا وسعت یافت تا اشیاء نمادین دیگر مانند منبرهای متعدد و چهار صحن برای نمازگزاران اختصاص یافته است. نهایتاً یک رواق و مسجد بوجود آمده که کعبه را محاط میکرد. این مجموعه در قرن شانزدهم میلادی توسط سنان به متعادلترین شیوه بازسازی شد.
مسجدالحرام دوره عثمانی برای تقریباً 400 سال اساساً بدون تغییر ماند. نهایتاً یک تاقگان (گذرگاه مسقف) گسترش و تغییرات عمده اخیر توسط دولت سعودی آغاز شد. امروزه فضای گشوده تقریباً اندازهای برابر 150 × 300 متر دارد و مسجدالحرام جدید میتواند بیش از 100 هزار نفر را در یک زمان در خود جای دهد. طراحی در حال تحول مسجدالحرام با اشکال متعدد مجزایی مشخص میشده است که در طول قرون بوجود آمدهاند: صحن، رواق، ورودیها، مناره و به طریقی جزئی اما قطعی گنبد. عنصر اخیر در همه رواق های ساخته شده توسط سنان و در جایگاه کنونی صفا- مروه مسجد یافت میشود.
ایا صوفیه
تقریباً 800 سال پس از هجرت، در 29 مه 1453 میلادی از آخرین دگردیسیهای مهم اسلامی در قسطنطنیه رخ داد. در آن روز سلطان محمدعثمانی پیروزمندانه به سوی کلیسای جامع عقل الهی تجسم امپراتوری بیزانس و کلیسای مقدس شرق راند. به بالای صفّه شعائر رفت و به سوی مکه روگرداند و نماز گزارد. این عمل آغازگر رشتهای از تغییرات بود که در نتیجه آنها یک شاهکار معماری قرن ششم میلادی را به مسجد بدل کرد. البته فرهنگ قرن بیستمی ترکیه ایاصوفیه را به مرتبه موزه تنزل مقام داده است، اما توجه ما به پانصد سال استفاده اسلامی از آن است.
در درون ایاصوفیه میزعشای ربانی و همه اشیای مربوط به نیایش کلیسایی حذف شدند؛ تمام هیأتهای انجیلی مانند موزائیکهایی که برروی آنها تصاویر باکره و کودک و یوحنای تعمیددهنده وجود داشت، با گچ پوشانده شدند؛ چهرههای فرشتگان، دو سرافین و دو چروبیم، در چهار وجه درونی گنبد با ستارههای زراندود تغییر شکل داده شدند و از همه برجستهتر تصویر مسیح در گنبد با یک مدالیون خورشید مشعشع جایگزین شد و سوره نور هم به آن اضافه شد. اضافات به داخل مسجد شامل محراب، منبر، تخت سلطان و جایگاههای بالا آمدهای برای قرائت قرآن بود. این اشیاء در جهت جنوبی با کمی تمایل به شرق به سمت مکه قرار داشتند.
خصلتهای بصری معماری مسجد
توجهی صریح به سوگیری در فضای مساجد وجود دارد که هم در سوگیری کیهانی کعبه (کنجهای آن در امتداد چهار جهت جغرافیایی اصلی است) و هم در صفآرایی اینجهانی مساجد به سوی کعبه بیان میشود. این هدف در معماری به واسطه محراب محقق میشود. اصل دوم درونگرایی است که با طراحی صحن و گنبد مرکزی مشخص میشود. این دلبستگی در ورودی و ایوان ورودی (رواق) بازتاب مییابد که بخشهای مهمی از یک نگرش طراحی فضای مثبت هستند. شکل گنبدی و ماندالایی مشخصه سومین اصل یعنی مرکزیت و تقارن است. گنبد هنگامی که آشکار است، معمولاً فضای مقدس خاصی را ایجاد میکند که محراب درون آن قرار میگیرد.